دانلود پایان نامه ارشد ادبیات مقايسه گلستان سعدي با بهارستان جامی
فهرست
1- چکیده رساله .................................................................................. 9
2- پیشگفتار ............................................................................................ 10
بخش اول : انواع نثر در بستر تاریخ ادبیات ( قرن چهارم تا قرن نهم هـ .ق ) ..... 13-26
1- مقدمه.............................................................................. 13-14
2- فصل اول 1- چگونگی شکل گیری نثر مرسل اول ..................................... 15
2- چگونگی شکل گیری نثر مرسل دوم ..................................... 15
3- ویژگیهای نثر مرسل اول و دوم ............................................... 16
3- فصل دوم 1- چگونگی شکل گیری نثر فنی در بستر تاریخ ادبیات ............... 17
1- موزون مرسل
2- موزون فنی
2- تقسیم بندی نثر موزون به دو دسته
3- ویژگی های نثر موزون مرسل ................................................. 18
4- ویژگی های نثر موزون فنی ............................................... 18-19
5- دیدگاه نثر نویسان درباره نثر موزون فنی ............................ 19-20
4- فصل سوم 1- نثر فارسی قرن هفتم و هشتم در بستر تاریخ ادبیات.............. 21-22
2- جایگاه نثر فارسی در قرن هفتم و هشتم .....................................23
3- امتزاج نثر موزون مرسل و فنی در قرن هفتم در گلستان سعدی .. 24
1- مقدمه ................................................................................30
2- فصل اول 1- بحث لغوی مقامه .......................................... 31
2- مقامات در معنی اصطلاحی ..................................................................... 32
3- ویژگی های مقامه ..............................................................................33-34
3- فصل دوم 1- گلستان و مقامات ..............................................35-37
2- وجوه اشتراک گلستان با مقامات ......................................................38-40
3- وجوه اشتراک گلستان با مقامات « جدال سعدی با مدعی » و « مقدمه کتاب »
4- وجوه اختلاف گلستان و مقامات .....................................................41-42
4- فصل سوم 1- مقامات حمیدی ...........................43-44
2- ارزش مقامات حمیدی در نثر فارسی ................................................44-45
3- مقایسه گلستان سعدی و مقامات حمیدی ..........................................46-49
بخش سوم : مقایسه ویژگی های سبکی گلستان و بهارستان ....................... 53-70
2- فصل اول 1- ویژگی های سبکی گلستان سعدی ..................................................53-57
2- ویژگی های سبکی بهارستان جامی ..................................................58-60
3- فصل دوم مقایسه ویژگی های سبکی گلستان و بهارستان
بخش چهارم : مقایسه حکایت های گلستان و بهارستان ............ 73-103
1- مقدمه .............................................................73
2- بررسی بابهای گلستان و بهارستان از لحاظ وجوه اشتراک و افتراق ................................73-74
3- تشابه موضوع و مفهوم در حکایت اسکندر مقدونی ......................74-75
4- تقسیم بندی حکایات گلستان و بهارستان 1- در سیرت پادشاهان .......................... 76-84
به شش دسته اصلی از جهت اشتراک و افتراق 2- عشق و جوانی ................................85-91
موضوع ، شیوه سبک و بلاغت 3- در آداب صحبت ..............................92-95
4- سلامت و سلامتی ..............................96-98
5- بخشش و بخشندگی .........................99-101
6- قناعت ............................................102-103
بخش پنجم : بررسی آیات ، حدیث و اشعار در گلستان و بهارستان ........... 107-134
1- مقدمه ......................................................... 107
2- بررسی آیات قرآنی در گلستان 1- تاکید مطلب ........................................108-114
2- بار معنایی .....................................................115
3- بررسی آیات قرآنی در بهارستان 3- تاکید مطلب .........................................116-117
4- بار معنایی .....................................................118
4- بررسی احادیث گلستان 1- تاکید مطلب ........................................119-120
2- بار معنایی
5- بررسی احادیث بهارستان 3- تاکید مطلب ...................................................121
4- بار معنایی
6- بررسی اشعار عربی گلستان 1- تاکید مطلب ............................................122-129
2- بار معنایی
3- اشاره به آیه و حدیث ................................ 130-131
7- بررسی اشعار عربی بهارستان 1- تاکید مطلب ............................................ 132-134
2- بار معنایی
3- اشاره به آیه و حدیث
8- نتيجه گيري كلي از پايان نامه ......................................136-137
چکیده رساله
کتاب گلستان سعدی و بهارستان جامی ، باغی است رنگارنگ و تن پوش آن زیبایی های لفظی و معنوی است ، که بر قامت این دو کتاب ، برازنده دوخته شده است . در این رساله سعی بر این است که این دو کتاب به صورت موشکافانه ، مورد نقد و بررسی قرار گیرد . که محتوای رساله، به پنج بخش اصلی تقسیم شده است که به ترتیب عبارتند از :
1- بررسی انواع نثر پارسی ، ( قرن چهارم تا قرن نهم هـ . ق ) در بستر تاریخ ادبیات .
2- مقامه چیست ؟ و چگونگی شکل گیری آن در ادب پارسی و ویژگی های مقامه نویسی و به راستی آیا گلستان ، نوعی مقامه می باشد ؟ مقایسه مقامات حمیدی و گلستان سعدی .
3- ویژگی های سبکی گلستان سعدی و بهارستان جامی و وجوه اشتراک و افتراق سبکی این دو اثر گرانبهای ادب پارسی .
4- بررسی حکایات گلستان و بهارستان ، از لحاظ وجوه اشتراک و افتراق و بررسی ویژگی های سبکی و بلاغی حکایات .
5- بررسی آیات و احادیث ، از جهت تاکید مطلب يا بار معنایی و بررسی اشعار عربی از جهت تاکید مطلب یا اشاره شعر ، به آیه و حدیث .
6- نتیجه گیری کلی از پایان نامه
پیشگفتار
خدای ، جهان آفرین را سپاس که به من این لطف عظیم را عنایت کرد ، که در گلزاری از معرفت و حکمت قدم بگذارم . و هر لحظه که در این بوستان عشق و محبت ، بیشتر تعمق می کردم ؛ درون خویش ، احساس زایدالوصفی داشتم که در سرزمینی زاده شده ام که محبت و عشق به همنوع ، در رگ های اجدادم ، حیات داشته است . و نشان می دهد که مردم کشورم ، روحشان و کالبد خاکیشان ، با عشق سرشته شده است . و شاعران و نویسندگان این مرز و بوم ، با نقاشی ماهرانه ی ، با قلم زرین خویش ، بر صفحه دل انسان ها می نگاشتند و نام آنها تا ابد جاودانه می ماند . و خوشبختانه این دو آموزگار بزرگ تعلیم و تربیت ، ادبیات تعلیمی کشورم ، ( سعدی و جامی ) با قلم روان خویش ، درس دوست داشتن به همنوع ، روی در روی شدن با مشکلات و نهراسیدن از آن ، توکل به خدا ، مبارزه با پلیدی و زشتی ، روی آوردن به باغ معرفت و دانایی را با فکر و اندیشه جاودانه خویش ، به ما ملت تمدن ساز ، تقدیم کرده اند . به راستی اگر سعدی نبود ؟ چه بر سر نثر زیبای پارسی می افتاد. هم اکنون زمانی فرا می رسيد که باید در فرهنگ لغات ، واژگان پارسی را جستجو می کردیم. و از زبان شیرین پارسی جز نامی باقی نمی ماند .
جامی نیز به گردن ادب پارسی ، حق بزرگی دارد اگرچه در بهارستان ، نتوانسته است مانند : سعدی ، به پختگی و کمال دست پیدا کند . ولی به حق در دوره فضل فروشی نویسندگان پارسی ، که تکّلف و تصنّع را وارد ادبیات کردند . به حق عبدالرحمان جامی ، نیز با سادگی و روانی متن ، به ادبیات پارسی کمک شایان توجهی کرده است . که در این رساله ، در پنج بخش به مقایسه گلستان و بهارستان پرداخته شده است .
در پایان لازم است از استادان گرامی : جناب آقایان : دکتر رضا اشرف زاده و دکتر محمد فاضلی کمال سپاس و تشکر را داشته باشم که در این وادی علم و دانش با راهنمایی های و تشویقهای دلسوزانه خویش ، مرا به ادامه کارم دلگرم داشتند . و نکات زیادی از علم و معرفت را از محضر این دو بزرگوار فرا گرفتم . که همیشه فرا راه زندگیم می باشد . و از محضر استادان : دکتر محمد علوی مقدم ، دکتر محمود مهدوی ، و دکتر تقی وحیدیان کامیار نیز کمال تشکر را دارم و بی شک تاثیر این شاگردی و ادب آموزی و شهد شیرین آن برای همیشه در زندگیم باقی خواهد ماند و به آن افتخار می کنم .
بخش اول
مقايسه گلستان و بهارستان جامي
فهرست عناوين بخش اول : انواع نثر ( قرن چهارم تا قن نهم هـ . ق )
1- مقدمه :
2- فصل اول 1- چگونگي شكل گيري نثر مرسل اول
2- چگونگي شكل گيري نثر مرسل دوم
3- ويژگي هاي نثر مرسل اول و دوم
1- موزون مرسل
2- موزون فنی
3- فصل دوم 1- چگونگي شكل گيري نثر فني در بستر تاريخ ادبيات
2- تقسيم بندي موزون به دو دسته
3- ويژگي هاي نثر موزون مرسل
4- ويژگي هاي نثر موزون فني
5- ديدگاه نثرنويسان درباره نثر موزون فني
4- فصل سوم 1- نثر فارسي قرن هفتم و هشتم در بستر تاريخ ادبيات
2- جايگاه نثر فارسي در قرن هفتم و هشتم
3- امتزاج نثر موزون مرسل و فني در قرن هفتم در گلستان سعدي
5- فصل چهارم 1- نثر قرن نهم در بستر تاريخ ادبيات
2- جايگاه زبان فارسي در عهد تيموري
3- جايگاه نثر فارسي در عهد تيموري
مقدمه
در گذر زمان ، همه چیز آبستن دگرگونی و تحول است . و سلسله های تاریخی ، یکی پس از دیگری می روند و جای خود را به سلسله های ديگر می دهند . تنها ، آثار بزرگان هر کشور می باشد که خود را از گزند داس دروگر مرگ و نیستی ، و تغییر و تحول در گذر زمان حفظ می کنند و به موجودیت و حیات خویش ادامه می دهند .
هنگامی که ، متن زیبای گلستان سعدی ،رحمه الله علیه ، را می خوانیم گوش ما ، زیبایی دل انگیز نثر ، و عطر آن را با مشام دل ، احساس می کند . و مانند پرنده سبک بار ، می خواهد به ملکوت عروج پیدا کند .
« با مدادان که خاطر باز آمدن ، بر رأی نشستن غالب آمد . دیدمش دامنی گل و ریحان و سنبل و ضَیَمران فراهم آورده و آهنگ رجوع کرده . گفتم : گل بستان را چنان که دانی بقائی ؛ و عهد گلستان را وفائی نباشد و حکیمان گفته اند : هرچه نپاید ؛ دلبستگی را نشاید . گفتا : طریق چیست ؟ گفتم : برای نزهت ناظران و فُسحت حاضران کتاب گلستانی توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد . و گردش زمان ، عیش ربیع آن را به طیش خریف مبدل نکند .
به چه کار آیدت زگل طبقی ؟ از گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شش باشد وینگلستان همیشه خوش باشد »
( یوسفی ، 1384 ،ص54 )
و یا حکمتی ، در بهارستان جامی می خوانیم التذاذ ادبی ، بسیاری از آن به ما دست می دهد . و اندیشه این بزرگان در ادب پارسی ، فرا راه ما می شود و چراغی می شود تا ما را به سر منزل هدایت و خوشبختی برساند .
« حکمت – هر نعمتی که به مرگ زوال بپذیرد ( آن را خردمند ) در حساب نعمت نگیرد . ( عمر اگرچه دراز بود ) چون مرگ روی نمود از آن درازی چه سود ؟ نوح هزار سال در جهان به سر برده است ، امروز پنج هزار سال است که مرده است . قدر ، نعمتی را بود که جاودانه باشد و از آفت زوال بر کرانه .
قطعه :
به نزد مرد دانا نعمت آنست کزو جانت بود جاوید و مسرور
نه سیم و زر که چون گورت شود جای بماند همچو سنگت بر سر گور »
( حاکمی ،1385،ص42 )
بزرگترین گنجینه بشری ، در طول تاریخ هر کشور ( ادبیات ) آن کشور است که به صورت مکتوب از گذشتگان ما ، به یادگار مانده است . انسانها ، یکی پس از دیگری می آیند و می روند .
ولی ادبیات ، پا برجاست و به حیات خود ادامه می دهد . و هر گاه که روی به پستی و نزول می گذارد روح تازه ای در آن دمیده می شود و تنه تنومند آن را از گزند حفظ می کند . به راستی راز جاودانه بودن ادبیات در چیست ؟ راز جاودانگی آن را باید در زبان آن ملت جستجو کرد . در طول حیات ادبی ، همگام و همصدا پیش می رود . مانند موجی خروشان است که در برابر طوفان های زمانه ، می ایستد و خم نمی شود . و در برابر حوادث روزگار ، سر تسلیم فرود نمی آورد و ادبیات را به سر منزل غایی ، که همان رسیدن به تعالی و شکوفایی است رهنمون می سازد .
هنگامی که به ادبیات ایران ، این مرز و بوم کهن نیاکانمان ، نگاه می اندازیم به خود می بالیم ، که در سرزمین فرهنگ و هنر زاده شده ایم .و در این سرزمین مقدس ، روح خود را تسلیم یگانه هستی می کنیم .
با بررسی انواع نثر ، در این بخش متوجه می شویم که : در بستر حوادث تاریخی ، و تغییر در بافت اجتماعی و سیاسی ، در هر برهه ای از زمان ، نثر فارسی راه تکامل و پیشرفت را سپری کرده است . و هر گاه حادثه ای رخ داده است ، درخت تنومند زبان فارسی ، قد خم نکرده است ؛ و در برابر طوفان حوادث ایستادگی کرده است . تا ما هم اکنون ، از ثمره آن سود ببریم .
به همین دلیل در این بخش تکامل نثر فارسی را از ( قرن چهارم تا قرن نهم هـ . ق ) مورد بررسی قرار می دهیم ، تا در ادامه مباحث متوجه شویم که سعدی ، شیرین سخن ، چه کمک شایانی به نثر پارسی کرده است . و در ادامه کار ، جامی ، نویسنده توانا و ماهر ، با روی آوردن به نثر ساده ، چه کمک قابل توجهی به نویسندگان بعد از خود انجام داده است . تا در بخش های بعدی راحت تر بتوانیم کتاب گلستان سعدی و بهارستان جامی را ، با دید علمی و مستند ، مورد نقد و بررسی قرار دهیم
فصل اول 1- چگونگی شکل گیری نثر مرسل دوران اول
« مرُسَل اسم مفعول از ارسال به معنی رها شده و آزاد است . یعنی نثر بی تکلف و غیر مقیّد به صنایع ادبی و فنون تزئینی کلام . و آن معادل Prosa یا proversa oratio در لاتین ( prose انگلیسی ) است که به معنی نثر و سخن مستقیم و سر راست و آزاد است . به نثر مرسل ، نثر سبک خراسانی ( به اعتبار اینکه نخستین نویسندگان در خراسان بودند و به لهجه مادری خود می نوشتند ) و نثر بلعمی ( به اعتبار اینکه بلعمی ، جزو اولین و شاخص ترین نویسندگان این سبک است ) و نثر دوره اول هم میتوان گفت نثر مرسل به لحاظ تاریخی دو دوره سامانیان و غزنویان ( تغییراتی ) را دربر می گیرد . آغاز دوره اول نیمه اول قرن چهارم هجری است ( سال 346 که شاهنامه ابومنصوری نوشته شد ) و پایان آن اواخر قرن پنجم است و بدین ترتیب مدت این دوره حدوداً 150 سال است . البته نثر مرسل در دوره های بعد هم تقلید می شد ، اما در آن به اعتبار هر دوره تغییراتی دیده می شود .»
( شمیسا ، 1377 ، صص 23-24 )
« توجه و اقبالی که به زبان فارسی ، در عهد سامانیان شد . باعث شد که نثر پارسی ، مانند نظم ، رواج و رونقی بگیرد و کتاب های به زبان دری در انواع مطالب تالیف شود و یا از تازی به پارسی درآید . و تقریباً ، همان توجه و اقبالی را که پادشاهان و رجال قرن چهارم و اوایل قرن پنجم به شعر و شعرا داشتند . به نثر و نویسندگان ، علی الخصوص مورخان و مولفان کتب علمی و ادبی بذل می نمودند، و برای تالیف و تصنیف یا ترجمه کتب جوایزی اهدا می کردند » ( صفا ، 1374 ، ص 136 )
2- چگونگی شکل گیری نثر مرسل دوران دوم
« سبک نثر سامانی در قرن پنجم و حتی ، قرن ششم هم تقلید می شد . البته در دوره غزنوی تغییراتی در نظام سیاسی و اجتماعی به وجود آمد که اندک اندک باعث تغییر تدریجی سبک شد . عمده ی این تغییرات اولاً روی کار آمدن عناصر ترک به جای سامانیان ایرانی نژاد بود ، لذا دیگر از آن تشویق و یا تایید ها در باب گسترش فرهنگ ایرانی و تدوین تاریخ پیش از اسلام خبری نبود . و ثانیاً به دلیل وابستگی غزنویان به دستگاه خلافت ( هرچند صوری ) نفوذ لغات عربی در فارسی بیشتر شد .
با این همه به طور کلی می توان گفت : که سبک دوره سامانی و غزنوی به یک منوال است و تحول فی الواقع بعد از 420 هـ . که محمود ری و اصفهان را فتح کرد صورت می پذیرد . این حادثه به اختلاط مردم خراسان و عراق معروف است که بعداً به آن اشاره خواهد شد .»
( شمیسا ، 1374 ، ص 31 )
3- ویژگی های نثر مرسل ، دوران اول و دوم
« نثر این دوره ، کاملاً ساده و مبتنی بر طبیعت گفتار است . لغات عربی کم است . و ضرب المثل عربی اصلاً ندارد . آمیختن شعر و نثر به هم مرسوم نیست تا چه رسد به آوردن شعر عربی . استفاده از صنایع بدیعی و بیانی مرسوم نیست . جملات کوتاه و روشن اند . تکرار ، مخصوصاً تکرار فعل مرسوم است . سجع جز به ندرت – در خطبه کتاب – دیده نمی شود . از نظر فکری ، توصیفات بیشتر مربوط به بیرون است تا درون و به اصطلاح نگاه ها آفاقی و عینی است ، نه انفسی و ذهنی .
از نظر ادبی چنانچه اشاره شد خبری از نکات بدیعی و بیانی نیست » ( صفا ، 1374 ،صص 136 -137 )
مثال : « شیخ ابوسعید ، یک بار به طوس رسید مردمان از شیخ استدعای مجلس كردند . شیخ اجابت کرد. بامداد در خانقاه ایستاد . تخت بنهادند و مردم می آمدند و می نشستند . چون شیخ بر تخت شد و مقریان قرآن برخواندند و مردم می آمد . چندان که کسی را جایی نماند . معرّف بر خاست و گفت : خدایش بیامرزد که هر کسی از آنجا که هست یک گام فراتر آید . » شیخ گفت : « هر چه ما خواستیم گفت و جمله ی پیغامبران بگفتند ، او بگفت : خدایش بیامرزاد که هر کسی از آنجا که هست یک گام فراتر آید . چون این کلمه بگفت ، از تخت فرود آمد و آن روز پیش از این نگفت »
( اسرار التوحید ، ص 216 )
از اوایل قرن ششم ، به علت حوادث تاریخی و تغییر در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن زمان ، نثر مرسل ، جای خود را به نثر فنی می دهد . و نثر ساده و روان جای خود را به تن پوش لباس های فاخر وزن و قافیه همانند شعر می دهد . وظیفه خود را که همان انتقال تجارب به آیندگان است به فراموشی می سپارد . و اگر بزرگانی مانند : ( سعدی ) در قرن هفتم ظهور نمی کردند ، معلوم نبود که بر سر نثر فارسی ، چه آورده می شد .
فصل دوم : 1- چگونگی شکل گیری نثر فنی در بستر تاریخ ادبیات
« سلطان محمود در سال (420 ) هـ . ری را تصرف کرد و این امر که باعث اختلاط مردم خراسان و عراق شده بود می توانست ، زمینه تغییر سبک باشد . چه مردم خراسان ، از مرکز حکومت اسلامی ( بغداد ) دور بودند . و برعکس مردم عراق ، بیشتر با معارف اسلامی و زبان عربی در تماس بودند . مضافاً بر اینکه زبان مادری مردم عراق ، فارسی رایج در عراق نبود .
اما محمود در سال ( 421 ) هـ . در گذشت . و بعد از چند سالی ، برسر پادشاهی بین مسعود و محمد پسران او اختلاف افتاد . سرانجام مسعود در سال ( 431 ) هـ . در دندانقان مرو از سلجوقیان شکست خورد . و همراه با دیوانیان خود ، به طرف افغانستان و هند رفت . ( غزنویان دوم ) سلجوقیان یک راست از خراسان ، به عراق عجم رسید و اصفهان را پایتخت خود کردند و زمینه های تغییر سبک ، از همه نظر فراهم شد . و توجه آنان به صوفیه و حکومت بغداد و رواج زبان عربی ، و توجه به معارف اسلامی ، و تاسیس مدارس علمی ، و خانقاه ها و غیره و غیره – در تغییر نثر مرسل به فنی دخیل است . » ( شمیسا ، 1377، ص 74 .)
نثر این دوره ، نثر موزون یا مسجع است که به دو دسته تقسیم می شود : نثر موزون مرسل که در آثار خواجه عبد الله انصاری دیده می شود و دیگری نثر موزون فنی که در مقامات حمیدی دیده می شود .
2- ویژگی های نثر موزون مرسل
« نثر موزون مرسل – که تفاوت آن با نثر مرسل ، تنها در این است که مترادفات در آن بیشتر است . صنایع لفظی نیز ، تا آن حد به کار می رود که سیر طبیعی کلام را متوقف نساخته و نثر را از روش ارسال و اطلاق دور نکند .
در این دسته از آثار ، استعمال مفردات و ترکیبات عربی ، مانند : سبک نخست محدود نیست ، با این همه ضوابطی مشخّص همواره در آن مراعات می شود .
هدف غائی نثر هنوز هم بیان معنی است ؛ هر چند به صنایع لفظی و ارکان زینتی نیز توجه دارد . نکته دقیق در اینجاست که نویسنده می کوشد تا این دو را به گونه ای با یکدیگر تلفیق دهد و در به کار بردن صنایع لفظی ، همان کلمات و ترکیباتی را برگزیند که معنی بدان نیاز دارد.
مثال : عقل گفت : « من سكندر آگاهم » . اما عشق گفت : من « قلندر درگاهم » عقل گفت : « من تقوي به كار دارم » عشق گفت : « من به دعوي چه كار دارم ؟ » عقل گفت : « من قاضي شريعتم » عشق گفت : « من متقاضي وديعتم » عقل گفت : « من آينه مشورت هر بالغم » عشق گفت : « من از سود و زيان فارغم » عقل گفت : « مرا لطايف غرايب ياد است » عشق گفت : « جز دوست هرچه گويي باداست » عقل گفت : « مرا ظريفانند پرده پوش » عشق گفت : « مرا حريفانند ، درد نوش » ( رسائل ، خواجه عبد الله ، ص 45 )
لغات دشوار و دور از ذهن در آن دیده نمی شود . تناسب آهنگ کلام ، نیز تا آن حد در نظر است که با بیان معنی مغایر نباشد و این ویژگی بیشتر در کیفیت ترکیب کلام نهفته است .
التزام سجع ، در آن نیست و سجع نویسی ، توام با ارسال و اطلاق معنی است . گلستان سعدی و مناجات خواجه عبد الله انصاری دو نمونه بارز این سبک ، در نثر فارسی به شمار میرود .» ( خطیبی ، 1375 ، ص141 )
مثال : « هرگز از دور زمان ننالیدم و روی از گردش آسمان در هم نکشیدم . مگر وقتی که پایم برهنه [ مانده ] بود و استطاعت پای پوشی نداشتم ، به جامع کوفه در آمدم دلتنگ ، یکی را دیدم که پای نداشت ، شکر نعمت حق تعالی به جای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم .
مرغ بـریـان ، به چشـم مردم سـیـر کمتر از برگ ترّه ، بر خوان است
و آن که را دستگاه و قدرت نیست شـلغـم پـخـته ، مرغ بریـان اسـت»
(یوسفی ،1384 ، صص 115- 116)
3- ویژگی های نثر موزون فنی
« قرن ششم ، دوره نثر موزون فنی است . آغازگر این سبک ، نصر الله منشی است که در نیمه اول قرن ششم می زیست . نثر موزون فنی ، در یک کلام نثری است که می خواهد ، تشبّه به شعر کند . بدین لحاظ ، هم از نظر زبان ، و هم از نظر فکر و هم از نظر مختصات ادبی دیگر نمی توان آن را دقیقاً نثر دانست . که هدف آن تفهیم و تفاهم و انتقال پیام به صورت مستقیم است . بلکه نثری است شعر وار که مخیّل است و زبان تصویری دارد و سرشاراز صنایع ادبی است . در یک کلام ، نثر موزون فنی ، نثری است که با شعر یک قدم بیشتر فاصله ندارد .
« برخی از مختصات نثر موزون فنی »
1- كثرت لغت عربی 2- استفاده از آیات و احادیث و ضرب المثل و اشعار عربی 3- درآمیختگی نظم و نثر 4-اطناب - ( حاشیه رفتن و جملات معترضه ) 5- سجع و موازنه 6- وفور صنایع بدیعی و بیانی 7- استعمال افعال در معانی مجازی ( جهت پرهیز از افراط و تکرار در سجع سازی ) 8- موسیقیایی بودن در کلام 9- بیشتر مخیّل بودن تا مخبر بودن 10- وصف ( به طوری که خبر تحت الشعاع آن قرار گیرد ) 11- آوردن مترادفات پی در پی
نویسندگان نثر فارسی ، تماماً از منشیان و دبیران درباری بودند که طی تحصیلات خود آشنایی –کافی با زبان و ادبیات عرب و معارف اسلامی می یافتند .
یکی از شیوه های خاص نویسندگان نثر فنی ، ( جز در ترسّل و نامه های درباری ،) بر اصل رجحان وصف بر خبر است .
به این معنی که خبر را تقریباً با اختصار ( البته نه به ایجاز ) بیان می کنند تا به وصف برسند و سپس وصف را مفصلاً شرح می دهند .
مانند : « شیری ، کنار بیشه ای زندگی می کرد ( جز ) بیشه يی که ( وصف ) به مناسبت این وصف ( که غالباً موزون و مسجع است ) چند بیت شعر فارسی و عربی و احیاناً ضرب المثل هم نقل می کنند . از این رو نویسنده فنی ، به دنبال فرصت یا بهانه ای است که بتواند وصف کند » ( شمیسا ، 1377 ، صص 76 – 77 )
مثال : « ... پیش از صبح صادق برخاستم . و پای افزار خواستم ؛ چون به میقات وصل ، موعود وصل ، رسیدم . جز اثر و خیال ندیدم ؛ سوال کردم که ای قوم ، آن مشتری که دی در این خانه و آن همای که دوش در این آشیانه بوده ، امروز به کدام برج می درخشد و نور سعادت به کدام طرف می بخشد ؟ گفتند : شیخا ! ندانستی که ماه در یک برج نیاساید ، و آفتاب در یک جا نپاید . در این کوی چون تو دیوانه بسیارند و گرد آن شمع ، چون تو پروانه بی شمار ... » ( مقامات حمیدی ، ص 182 )
4- نثر فارسی موزون فنی از دیدگاه نثر نويسان زبان فارسی
نثر موزون را از دیدگاه صرفاً ادبی ، بررسی کردیم و گفتیم که از این دیدگاه باید آن را اوج تکامل نثر دانست .
« اکنون ببینیم نثر موزون فنی از دیدگاه زبان فارسی و کسانی که به حفظ این بزرگترین میراث ملت ایران و اقوام ایرانی عشق می ورزند چگونه است .
همانطور که قبلاً گفتیم هدف نثر ، انتقال مفاهیم و اخبار است و نثر در معانی اولیه خود ، صورت مکتوب گفتار است . و هیچ فارسی زبانی را نمی توان یافت که هرگز به زبان نثر های موزون فنی سخن گفته باشد . زیرا اطلاق این نوع نوشته ، اطلاق مجازی است و پدران بزرگوار ما از طریق نثر موزون فنی ، بزرگترین ضربات را بر پیکر زبان فارسی وارد کردند .
و هرچه لغت مهجور و شعر غریب عربی در گوشه و کنار کتب عربی یافتند ، در زبان فارسی وارد کردند . چنان که تا مدّت ها فضل و تفاخر در آن بود ، که دیگران از عهده فهم این گونه نوشته ها برآیند . باید گفت : که اگر شاهکار های شعر فارسی ، چون شاهنامه و دیوان سعدی و حافظ و نثر مرسل دوره اول و برخی از پیشامد ها ی تاریخی نبود و نثر موزون فنی ، همچنان به روند خود ادامه می داد ، امروز نشانی از زبان فارسی نمی ماند .
استاد بهار در مقالات خود در این زمینه می نویسند : « هر قدر کار شعر فارسی بالا می گرفت و تفننات خاص و تدابیر و معالجات زیبا که نتیجه ذکاوت و اختراعات شعر و ارباب ذوق ایرانی بود در آن به کار می رفت . بر خلاف کار نثر ، خرد تر و فرو تر شده بود و در ضمن یکی دو قرن آن مایه و رونقی که در آغاز کار داشت از میان رفته و آب و رنگ کمی هم که از آن صناعت قدیم در قرن سوم و چهارم باقی مانده بود محو شده و کار تقلید و پیروی نا بکار نثر عرب به جایی رسید که هم روح فارسی آن ، فاسد شده و هم هنجار عربی آن زبون و مضمحل گردید. و اصطلاحات و ترکیبات فارسی که از زبان دری و پهلوی باستانی باقی مانده بود یکی پس از دیگری در نثر هزیمت رفت . و به جای آن لغت و اصطلاح و ترکیب عربی جای گرفت .
به حدی که هر گاه اشعار عربی دري نمی بود . امروزه اکثر امثال و اصطلاحات فارسی دری که به وسیله ی شعر ، برای ما به میراث باقی مانده مانند : باقی ثروت پدران ما ، به تاراج نیسان رفته و همچون زبان پهلوی و آذری برای فهم آن امروزه محتاج تعلیم تتبعات طولاني بودیم » (رك محمد گلبن ، جلد1 ،1371، ص24 )
دوره نثر موزون فنی ، دوره ای است که در آن لغات و اصطلاحات و ضرب المثل ها و اشعار عربی برای ورود به زبان فارسی ، احتیاج به روادید نداشتند ، مرز ها باز بود و نویسندگان زبان فارسی برای خوش آمد گویی به آنها به آنها بی تابانه انتظار می کشيدند .
مرحوم کریم کشاورز ، مولف هزار سال نثر فارسی می نویسد: « به تدریج چون سر و کار نویسندگان و شاعران با سلاطین و درباریانی مانند : غزنویان و سلجوقیان – که فارسی زبان مادریشان نبود و روح زبان را درک نمی کردند افتاد . اندک اندک تعبیر ها ي نامأنوس بی مزه و خنک وارد نوشته های خویش کردند و دیگر عمرولیثی وجود نداشت که بگوید : ( چیزی که من اندر نیابم . چرا باید گفت)
( رك ، كريم كشاورز ، 1385 ، ص 28 )
به هر حال از ترکیب زبان پارسی و عربی نثری به وجود آمد که نه نثر فارسی بود و نه نثر عربی و هیچکدام از نویسندگان نثر فارسي و عربي آن را به درستی درک نمی کردند . » ( شمیسا ، 1377 ، صص 79 – 81 )
فصل سوم 1- نثر فارسی قرن هفتم و هشتم در بستر تاریخ ادبیات
از حمله چنگیز ( 616 ) تا حمله تیمور ( 782 )
« در اوایل قرن هفتم ، ایران با یکی از بزرگترین مصائب تاریخی یعنی حمله مغولان خونخوار مواجه شد . ( 616 هـ . ) این حمله به سرداري چنگیز تا سال ( 619 ) ادامه یافت . و بعد از او همچنان ایلغارهای پیاپی مغول و تاتار و ممالک مختلف و از آن جمله ایران امتداد داشت . تا در میان سال های ( 651 – 656 ) حملات هولاکو ، نواده چنگیز ، آخرین مراکز قدرت را در ایران و عراق از میان برداشت و سلسه امرای ایلخانی را در ایران بوجود آورد . در گیر و دار این حملات سخت ، قسمت بزرگی از شهر ها و مراکز ادبی و علمی ایران از میان رفت و جز چند پناهگاه کوچک و بزرگ در داخل ایران ، و در ولایت سند و آسیا صغیر ، محلی برای حفظ باز مانده حوزه های علمی و ادبی و پاره ای از کتب باقی نماند . که مهمتر از همه آنها اراضی تابع ممالک غوریه در آنسوی رود سند و سرزمین حکمفرمایی سلاجقه آسیای صغیر و فارس بوده است . بعضی نواحی کوچک هم در این میان از آسیب حمله مغول مصون ماند . که ارزش علمی و ادبی آن ها اصولاً قابل توجه نیست .
وجود این پناهگاههای کوچک و بزرگ در آغاز قرن هفتم ، از یک لحاظ مهم است و آن پناه بردن چند تن معدود از دانشمندان و ادیبان و عارفان است . و ایجاد فرصتی ، برای آنان در پرورش شاگردان و ادامه تعلیم در ایران است .
به این حال نیمه اول قرن هفتم ، بسبب انقلابات و قتل و غارتها و ویرانی شهر ها و حملات پیاپی وحشیان تاتار و عدم استمرار احوال ، و نیمه دوم قرن هفتم در نتیجه وجود نداشتن کتب و مراکز تعلیم و معلمین ، به هیچ روی مساعد به احوال علوم نبود .
تعداد صفحات:138
متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده (به طور نمونه) و ممکن است به دلیل انتقال به صفحه وب بعضی کلمات و جداول و اشکال پراکنده شده یا در صفحه قرار نگرفته باشد که در فایل دانلودی متن کامل و بدون پراکندگی با فرمت وردwordکه قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است.
6_1546950562_14679_2365_1504.zip0.17 MB |